کمک آموزشی هنر آزمون دادن 1 کنکور درکنار تمام مشکلات خود به دلیل شیوه اجرا، علاوه بر معلومات نیاز به تکنیک ها و استراتژیهایی دارد که واقعاً درنتیجه افراد مؤثر است. از آن جمله میتوان به موضوع توجه به وقت و مدیریت زمان، اعتمادبه نفس و قبول تواناییها، ترتیب جوابگویی به سؤالات و جلب توجه و دقت و تمرکز اشاره کرد. پیچیدگیهای این مسائل را فقط دانش آموزانی درک میکنند که بارها و بارها مطالب درسی را به دقت و با ممارست فراوان مطالعه کرده اند. اما درنهایت درصد و امتیازشان درآزمون تستی بسیار کمتر از توان علمی آنها بوده است. این نوع داوطلبان که تعداد آنها هم کم نیست، درادامه راه علاوهبر رویارویی با این مشکلات به بحرانهای روحی و روانی برخورد میکنند که ثمره تجربه های تلخ گذشته است و از فرط نگرانی مدیریت روحی خود را نیز درآزمونها ازدست میدهند. زیادخواندن، تمرین دائمی و منابع تستی متعدد، دیگر چاره کار نیست و دانش آموز نیز جز این چاره ای نمی یابد. واقعیت این است که نوع سنجش کنکور، تستی بودن و نمره منفی سؤالات، زمان بندی محدود و تک زمانی بودن آن درطی سال باعث شده است که کنکور فقط صرفاً یک آزمون علمی، نباشد و همه داوطلبان باید این شرایط را بپذیرند و براساس همین شرایط خود را برای کسب نتیجه و شرکت در آن آماده کنند. دراینجا سعی میکنیم ابتدا مشکلات به وجودآمده درجلسه آزمون را تشریح کنیم و درکنار آن، راهکارهای عملی و تمرینی را که میتواند تاحد قابل توجهی مشکلات فرد را حل کند، معرفی و توصیه کنیم. زمان و مدیریت آن: شاید هیچ عاملی به اندازه زمان محدود، درجلسه کنکور دانش آموزان را مضطرب و نگران نمیکند و بیشتر داوطلبان کوشا و پرتلاش هم از همین جنبه، لطمه میخورند. چه بسیار کسانی که درعین تسلط کامل و معلومات عالی نتوانسته اند به تعداد زیادی از سؤالات درس آخر دفترچه عمومی و اختصاصی پاسخ دهند و درکنار درصدهای 70 و 80، دراغلب درسها یک یا دو درس این چنینی (که سؤال سفید زیادی داشته) با درصد 30 و 40درصد، نتیجه تمام تلاشهای فرد را به حداقل ممکن کاهش داده است. چنین تجربیاتی سبب میشود که نتیجه بگیریم؛ قربانی کردن یک یا دو درس معادل از دست دادن نتیجه حداکثر تواناییهای فرد است و توجه به زمان و ارزش هردرس میتواند بهترین ثمره را در رتبه نهایی ما ایجاد کند. اصولاً کسانی که در یک یا چند درس دچار کمبود وقت میشوند دقت نمیکنند که امتیاز و درصد یک سؤال سخت و یک سؤال ساده یکسان است. یعنی درصد یک تست رقابت معنایی درادبیات با درصد یک تست تاریخ ادبیات یکسان (4درصد) است. درحالیکه زمان صرف شده برای این تستها برای دانش آموزان مختلف هم اندازه نیست و در بسیاری از موارد داوطلبان تستهای قرابت معنایی را درزمان طولانیتری پاسخ میدهند. حتی دربین تستهای قرابت معنایی، سؤالات وقت گیری وجود دارد که به اندازه دوتست ادبیات وقت میگیرد. حال اگر فردی وقت خود را صرف پاسخگویی به سؤالات سخت بکند که بیشترین زمان ممکن را میگیرد (یعنی 10درصد از سؤالات را پاسخ دهد که عموماً 50درصد زمان درس را به خود اختصاص می دهند) قطعاً متضرر خواهد شد و تعداد قابل توجهی از تستها که ممکن است ساده تر باشند، سفید خواهند ماند. چنین داوطلبانی در رقابت با دیگران سعی کرده اند سؤالات ساده و متوسط را پاسخ دهند، بی شک بازنده خواهند بود (30درصد سؤالات سخت، حتماً کمتر از 60درصد سؤالات، متوسط و ساده است!). پس تنها راه چاره دراین شرایط این است که با یک استراتژی منطقی درجلسه آزمون سراغ سؤالاتی برویم که سخت و پیچیده و وقت گیر نباشند. سؤال سخت و پیچیده به سطح علمی هرفرد بستگی دارد و سؤال وقتگیر ممکن است ساده باشد اما راه حل طولانی، محاسبات زیاد یا گزینه های طولانی ارزش پاسخگویی را نداشته باشد. صرف نظرکردن از یک یا چند سؤال کار ساده ای نیست و تا داوطلب اینکار را بارها درمنزل و آزمونهای آزمایشی تمرین نکرده باشد امکان اجرای آن را درکنکور نخواهد داشت و جنبه ذهنی این موضوع به شکلی است که فرد تصور میکند باید تمام سؤالات را پاسخ دهد و ازسوی دیگر باور و تجربهای هم مبنی بربازگشت مجدد به سراغ اینگونه سؤالات که از جواب دادن به آنها صرف نظر شده، ندارد و او فکر میکند وقت کم خواهد آورد و دیگر نمیتواند به سراغ اینگونه سؤالات برگردد. درحالیکه علت کمبود وقت، درگیری دائمی فرد با همین سؤالات وقتگیر است و اگر از آنها صرفنظر میکرد، میتوانست با وقتی که درانتها باقی میماند (پس از اتمام سؤالات ساده و متوسط) به جوابگویی سؤالات سخت یا وقتگیر بپردازد و درانتها سؤالات باقیمانده و بدون جواب کمترین تعداد خواهد بود که در هرصورت پاسخگویی به آنها برای تمام داوطلبان سخت و دشوار بوده است و شما متضرر نشده اید. حال بهتر است یک روند پاسخگویی برای سؤالات تعریف کنیم که با استفاده از آن حداکثر سؤالات را بتوانیم جواب دهیم: الف) شما درپاسخگویی به سؤالات یک درس به تستهایی برخورد میکنید که درنگاه اول یا درمرحله اول، جوابهای آنها را نمی یابید. مسلماً با به دست آوردن جواب باید گزینه مربوط پر شده و به سراغ تستهای دیگر برویم. ب) درادامه ممکن است به سؤالاتی برخورد کنیم که یا سؤالات پیچیده ای دارند یا ما درمبحث مربوط به سؤال، توانایی کمی داریم یا اینکه هیچ ایده ای برای حل تست مربوطه نداریم. به هیچوجه نباید درمرحله اول وقت زیادی صرف اینگونه سؤالات کرد. بدون هیچ نگرانی و استرسی سؤال مربوط را با یک علامت (مثل یا -) نشان دار کنید و سراغ سؤالات دیگر بروید. درادامه خواهیم گفت، چگونه و چه طور به این سؤالات پاسخ دهید. ج) دربین سؤالات یک درس مسلماً تعدادی سؤال وقتگیر هم خواهیم داشت که مشکل عمده ای برای داوطلبان ایجاد میکند. اگر درحین حل سؤال و پاسخ دادن به آن، متوجه طولانی بودن پاسخ یا راه حل شدید، سعی کنید برای کاهش اضطراب و نگرانی سؤال را به حد قابل قبولی برسانید و حتی اگر گزینهی مربوط بهدست هم نیامد، سؤال را با یک علامت دیگر (مثل یا -) نشاندار کنید. سؤالاتی را هم که ایده حلی برای آنها مییابید اما پاسخ را دقیق به دست نیاورده اید یا درگزینه های جواب شک دارید، حس میکنید درجمع و ضربها یا فهم سؤال دچار اشکال هستید را هم جزو این سؤالات علامتدار قرار دهید. با این نوع رده بندی، وقتی شما به انتهای تستهای یک درس درکنکور میرسید، تعداد قابل توجهی سؤال با جواب دارید که گزینه اش را هم علامت زده اید و همین نگرانی و استرس شما را به حداقل میرساند. تعدادی سؤال دارید که با چندثانیه وقت میتوانید جواب نهایی آنها را معین کنید سؤالات ( یا - دار). این سؤالات که گاهی درمرحله اول پیچیده و عجیب و نکته دار خود را نشان میدهند، دراین زمان که دوباره سراغشان برمیگردید ساده تر و قابل فهمتر خواهند بود، چراکه شما تسلط بیشتری بر روحیه خود دارید و آرامش شما، تمرکزتان را بهبود میدهد. حل چندنمونه از این سؤالات شما را از لحاظ قدرت روانی بسیار پرانرژی خواهد کرد. درنهایت اگر فرصت داشتید به سؤالات ( یا∗)دار بپردازید. اگرچه این سؤالات عموماً باید سؤالاتی باشند که شما قصد پاسخگویی به آنها را ندارید، اگر اینگونه بود شما میتوانید وقت باقیمانده از آن درس را صرف درسهایی بکنید که ممکن است به وقت بیشتری نیاز داشته باشند. با این شیوه (که ضروری است آن را درمنزل و کنکورهای آزمایشی و خانگی دهبار تمرین و تکرار کنید) خواهید توانست به حداکثر درصد که با معلومات شما هماهنگ است، دست یابید. درادامه درباره تکنیک ها و هنرهای دیگر آزمون دادن بحث خواهیم کرد. هنر آزمون دادن 2کابوس پاسخبرگ سفید برخی از داوطلبان بنابر اظهارات خودشان عنوان میکنند که یکی از مهمترین دلایل استرس و پاسخهای غلط آنها ترس از پاسخبرگ سفید است. یعنی داوطلب با اینکه میداند توانایی او در یک درس درحد 50درصد مباحث است پس از اینکه نمیتواند به تعداد سؤال زیادی پاسخ دهد، با دیدن گزینه های سفید پاسخبرگ خود، به اجبار سعی میکند به سؤالات سخت یا سؤالاتی که بین دو گزینه شک کرده یا جوابی مشابه گزینه ها به دست آورده، پاسخ دهد و اینکار به شدت درصد او را کاهش میدهد و متأسفانه حتی در روز کنکور هم عده ای هنوز متوجه جدیت سؤالات کنکور نمیشوند. وقتی شما مطلع میشوید که میانگین صد نفر اول (رتبه های دورقمی) گروه آزمایشی ریاضی و تجربی درکنکور منطقه یک و دو سازمان سنجش آموزش کشور درتمام درسها درحد 80درصد بوده است، چه تصوری نسبت به سؤالات کنکور پیدا میکنید؟ غیر از این است که باور میکنید سؤالات کنکور به قدری حرفهای طراحی میشود که حتی بهترین داوطلبان کشور هم به 20درصد از آنها پاسخ نمیدهند. مثلاً در هر درس عمومی 5 سؤال را سفید میگذارند. پس اینکه تصور کنیم باید پاسخبرگ ما سیاه باشد، یک اشتباه محض است. طبق اعلام مسؤولین سازمان سنجش در پنج سال قبل، کسی که میتوانست به نیمی از سؤالات کنکور پاسخ صحیح بدهید در یکی از رشته های روزانه پذیرفته میشد. در دو سال اخیر که جدیت و سختی سؤالات کنکور بالا رفته، مطمئن باشید با پاسخ صحیح، به نیمی از سؤالات، شما دربهترین دانشگاه های کشور امکان پذیرفته شدن خواهید داشت. پس هر درس را در حد توان پاسخ دهید و از این پاسخ برگتان کاملاً سیاه نشده نترسید. اعتماد به دانسته ها متأسفانه اطلاعاتی که درقسمت قبل درمورد سؤالات کنکور و آمار و اطلاعات درصدهای داوطلبان آمد، سبب میشود برخی از داوطلبان جرأت پاسخگویی به سؤالات را از دست میدهند. بسیار پیش می آید حتی در آزمونهای آزمایشی، پاسخ سؤال را یافته اند و گزینه جواب را به درستی تشخیص داده اند اما از فرط نگرانی باورشان نمیشود که توانسته اند به آن راحتی یا با زمان کم جواب صحیح را به دست آورند و با تصور غلط بودن جواب، گزینه را وارد پاسخبرگ نمیکنند. پس از آزمون میبینند که جوابشان درست بوده است. برخی هم، درکمال ناباوری درانتهای آزمون دوباره سراغ اینگونه سؤالات برمیگردند و پاسخ درست را با یک گزینه غلط جابه جا میکنند! این نگرش افراطی به سختی سؤالات کنکور نیز باید تعدیل شود. اگرچه تأکید کردیم با پاسخ صحیح به نیمی از سؤالات کنکور میتوان نتیجه خوبی گرفت اما باید بدانیم که تعداد قابل توجهی از سؤالات کنکور هم در رده سؤالات ساده و متوسط دسته بندی میشوند. امکان پاسخگویی به آنها در زمان استاندارد هرتست وجود دارد. از همه مهمتر، به دلیل محدودبودن مباحث کتابها، امکان تکرار ایده سؤالات بسیاری از درسها درسالهای متوالی وجود دارد و طراحان به دلیل اهمیت مبحث و اجبار درطرح سؤال از تمام سرفصل ها، ناچار میشوند سؤالات مشابه و یا تکراری طراحی کنند. مسلم است داوطلب فعالی که با حل تمام سؤالات کنکور ایده حل آنها را آموخته، میتواند به سرعت و در زمان کمی به اینگونه سؤالات پاسخ دهد. پس سرعت شما درپاسخگویی نباید دلیلی بر اشتباه بودن جواب تلقی شود. شما درمباحثی که تسلط بیشتری دارید حتماً سریعتر هم به جواب خواهید رسید. سعی کنید درصورت داشتن وقت اضافه به سراغ سؤالاتی که جواب را به دست آورده و گزینه را وارد کرده اید، نروید. در این زمانها به سؤالا ( یا *) دار فکر کنید و گزینه های انتخابی سؤالات دسته اول را تغییر ندهید. شک و شبهه های زیاد و نابه جا نیز از همین عامل«عدم اعتماد به دانسته ها» نشأت میگیرد. چرا که فرد با به دست آوردن یک گزینه، وقتی نگاهش به گزینه کاملاً مخالف میافتد (مثل وقتی که عدد را به دست آورده اید و عدد 2- هم در گزینه ها وجود دارد) حس میکند شاید دردرک سؤال یا محاسبات سؤال اشتباه مرتکب شده و درپاسخ خود شک میکند. در این موارد هم گاهی داوطلب گزینه خود را کنار میگذارد و گزینه دیگر را برمیگزیند. درنهایت باید توصیه کنیم درکنکورهایی که درمنزل به عنوان آزمونهای جامع از خود میگیرید و درکنکورهای آزمایشی باقیمانده، با بررسی دقیق سؤال به این اطمینان برسید که معلوماتتان در چه حد است و اینگونه بی اعتمادیها به پاسخ به دست آمده و شک و شبهه های افراطی، به هیچوجه به نفع شما نخواهد بود. ترتیب جوابگویی به سؤالات درسها و استراتژی پیروزی داوطلبان زیادی را دیده ایم که درحین جلسه کنکور دست به کارهای عجیبی میزنند. آنها وقتی سراغ درس اول دفترچه که کتاب ادبیات است میروند و با دیدن چند سؤال احساس میکنند سؤالات این درس سخت است به یکباره دفترچه را ورق میزنند و سعی میکنند به سؤالات درس دیگری پاسخ دهند. گاهی هم به این شیوه، درس اول دفترچه، برای لحظات آخر آزمون عمومی میماند. در درسهای اختصاصی هم این اتفاق به شکلهای متفاوت رخ میدهد. قطعاً چنین کاری که به یکباره و در جلسه کنکور اتفاق میافتد نمیتواند نتیجه خوبی دربر داشته باشد. به ویژه برای افرادی که در مدیریت زمان و بعد روحی چندان قوی نباشند. واقعیت این است که ترتیب پاسخگویی به سؤالات در جلسه کنکور بسیار باارزش و تعیین کننده است. تصور کنید داوطلب گروه ریاضی را که برخلاف ترتیب دفترچه، به سؤالات پاسخ دهد. یعنی پس از 75 دقیقه که برای سؤالات عمومی وقت گذاشته، 35 دقیقه که برای شیمی و 55دقیقه هم برای فیزیک وقت صرف کند. یعنی پس از 2 ساعت و 45 دقیقه سراغ مهمترین و اصلی ترین درس خود برسد، درسی که باید 85 دقیقه در آن مسأله حلکرد. دقت و انرژی چنین داوطلبی دیدنیست. همچنین درصد ریاضی او! با این پیش زمینه باید پذیرفت که استراتژی داوطلب برای ترتیب پاسخگویی به سؤالات درسها میتواند برای موفقیت او بسیار مهم باشد اما اینکه فکر کنیم با یک طرح قبلی میتوانیم درجلسه کنکور، کار دلخواه مان را انجام دهیم، واقع بینانه نیست. یعنی اینکه داوطلب نمیتواند یک طرح دیکته شده را که در اینجا ذکر میشود، درشرایط جلسه کنکور که برانگیختگی او بسیار بالاست (و در آنِ واحد باید روی چندین موضوع تمرکز کند) به راحتی و مناسب اجرا کند، بلکه این طرحها و پیشنهادات باید در آزمونهای جامع که درخانه برگزار میکنید و در کنکورهای آزمایشی جامع که شرکت میکنید، بارها و بارها تکرار شود تا در جلسه کنکور به طور ناخودآگاه آن را انجام دهید. یادتان باشد شما در جلسه کنکور، کارهای سودمندی را که از قبل آموخته اید، انجام میدهید و به نوعی رفتار آزمونهای قبلی خود را تکرار میکنید. حال باید دید بهترین شیوهی زمانبندی و ترتیب پاسخگویی بهدرسها کدام است. نحوه چینش درسها در دفترچه عمومی و اختصاصی از منطق خاصی تبعیت میکند و اگر داوطلبی بتواند براساس همان چیدمان پاسخگو باشد، قطعاً بهترین کار ممکن را کرده است. فقط ضروری است به چند نکته توجه داشته باشد. اول اینکه چنین ترتیبی باعث میشود شما در بین صفحات دفترچه سردرگم نباشید و صفحه به صفحه جلو بیایید و سختی ودشواری سؤالات یک صفحه یا یک درس شما را وادار نمیکند بهسراغ درسهای آخر و وسط دفترچه بروید و سعی میکنید در صفحهی بعد بهدنبال سؤالات ساده تر بگردید. مهمتر از آن اگر درسی را که به عنوان درس اول انتخاب کرده اید، سؤالات دشوار زیادی داشت، شکّه نمیشوید و به طور منطقی میپذیرید که این سؤالات برای دیگران هم سخت است و فقط شما نیستید که نمیتوانید به آنها پاسخ بدهید. حال اگر شما ترتیب دفترچه را رعایت نکنید و به سراغ درسی بروید که در آن توانایی بیشتری دارید، دوحالت پیش خواهد آمد، اول اینکه ممکن است سؤالات آن درس خوب و منطقی طراحی شده باشد و شما با پاسخ دادن به هر یک از آنها انرژی مضاعفی کسب کنید. اما حالت دوم این است که شما با این تصور که به تعداد سؤال زیادی پاسخ خواهید داد، به سراغ این درس میروید و ناگهان در همان تست اول درس، با نتیجه عکس این تصور برخورد میکنید و تست بعد.... چنین شرایط روحی و روانی میتواند خطر بزرگی برای این ترتیب پاسخگویی به درسهای یک دفترچه باشد. پس تغییر ترتیب درسها در هر دفترچه یک شمشیر دو لبه است و میتواند مفید یا مضر باشد. قاطعانه میتوان گفت، 95درصد داوطلبان باید مطابق ترتیب دفترچه سؤالات پاسخ دهند. 5درصد باقیمانده هم حتماً جزو افرادی هستند که توان بسیار قابل توجه در برخی درسها دارند و برای شروع آزمون با این درسها نیز از قدرت روحی و روانی و مدیریت استرس برخوردار هستند. به این عده کم هم یادآور میشویم، اگر درابتدای هر دفترچه به درس دلخواه خود پاسخ گفتند، درقدم بعد باید به سراغ درسی بروند که بیشترین تأثیر و ضریب را آن دفترچه دارد. مثلاً اگر در دفترچهی عمومی ابتدا سراغ درس زبان رفتم و به سؤالات آن پاسخ گفتم به عنوان درس دوم دفترچه باید سراغ ادبیات (که بالاترین ضریب یعنی ضریب 4 دارد) بروم و این درس را برای آخر آزمون باقی نگذارم. اما مهمتر از این موارد، بحث تقسیم صحیح زمان و شیوه ذخیره سازی وقت در هر دفترچه است که با هرنوع ترتیب پاسخگویی، باید مراعات شود و به خودی خود درکسب نتیجه مؤثر است. فرض کنید دفترچه عمومی که 75 دقیقه زمان برای 100 سؤال از چهار درس اختصاص داده شده است شما براساس زمان پیشنهادی دفترچه کنکور، 18 دقیقه برای ادبیات، 20 دقیقه برای عربی، 17 دقیقه برای دین و زندگی، 20 دقیقه برای زبان اختصاص دهید و دردقیقه 75، به آخرین سؤال زبان پاسخ دهید.
چه اشکال عمده ای در اینکار وجود دارد، مهمترین اشکال را در زیر می آوریم: ? ممکن است درسی زودتر تمام شود. ?زمان بندی 18 دقیقه و 17 دقیقه سخت است. ?نگرانی در لحظات آخر آزمون از اینکه مبادا نتوانیم تمام سؤالات این درس را بخوانیم. ?سؤالات شکدار و علامتدار را دیگر نمیتوانیم بررسی کنیم، هرچند تعدادشان کم باشد. ?درهر درس نمیدانیم با سرعت خوبی داریم به سؤالات جواب میدهیم یا نه. راه حل چیست؟ شما باید در هر دفترچه زمان بین درسها را طوری تقسیم کنید که هم کنترل این زمان با ساعت، راحت باشد و نیاز به محاسبه و جمع و تفریق نداشته باشد و هم شما درانتهای آزمون، زمانی ذخیره شده داشته باشید تا به درسی که سخت تر بوده و یا شما سؤالات کمی از آن جواب داده اید، اختصاص یابد. از همه مهمتر بسیاری از داوطلبان در همین زمان انتهایی پس از اینکه خیالشان راحت میشود، درصد تمام درسهای دفترچه را درحد معقول کسب کرده اند، از فشار روانی آزمون رها میشوند و در چنددقیقه ذخیره شده با بازده فوق العاده ای به سؤالات زیادی که درمرحله اول نتوانسته اند پاسخ دهند، جواب میگویند. این کار ثمرات بسیار دیگری هم دارد و یکی از آنها این است که شما با خستگی و در لحظات آخر بهدرس آخر دفترچه نمیرسید که باعث افت درصد آن درس میشود. این بحران خستگی به ویژه در دفترچه اختصاصی لطمه بزرگی به داوطلبان میزند. به خصوص در گروه ریاضی و تجربی که درس آخرشان محاسبات نیاز دارد و خستگی مساوی با بی دقتی درمحاسبات است. توجه کنید که وقتی شما با این شیوه پیش بروید، در هر درس مقداری از زمان آزمون را برای بررسی نهایی سؤالات باقیمانده همان درس ذخیره نگه میدارید و قبل از اتمام زمان آزمون، یکبار سؤالات دفترچه را دیده و درحد توانتان پاسخ داده اید. همین عامل سبب میشود مثلاً 30 یا 40 دقیقه قبل از پایان وقت آزمون شما اجازه دوره درسها را داشته باشید. این موفقیت شاید همراه با همان خستگی پایان آزمون باشد اما به دلیل کاهش فشار روحی و روانی آزمون، شما در همان نیم ساعت باقیمانده هم کارهای بزرگی را انجام میدهید و دربرگشت، به سؤالاتی پاسخ میدهید که فکرش را هم نمیکردید! برای روشنتر شدن اینکار برای دفترچه عمومی مثالی میزنیم. اگر شما برای هر درس عمومی فقط 15 دقیقه وقت درنظر بگیرید، به راحتی میتوانید آن را کنترل کنید و پس از یکساعت هم کل تستهای دفترچه را ببینید. درنهایت شما 15 دقیقهی ذخیرهشده خواهید داشت که میتوانید با آن سؤالات باقیمانده هر یک از این چهار درس را پاسخ دهد. در دروس اختصاصی زمان بندیها به گروه آزمایشی شما وابسته است. باید این زمان بندیها را طوری تقسیم کنید که هم رند باشد تا با ساعت راحت کنترل شود و هم اینکه درانتهای دفترچه اختصاصی بین 30 تا 40 دقیقه وقت برای بررسی سؤالات باقیمانده کل دفترچه داشته باشید. به این ترتیب شما با یک استراتژی از پیش تعیین شده در ترتیب درسها و زمانبندی آنها درجلسه کنکور حاضر میشوید و از تمام توانتان برای موفقیت و پیروزی بهره میبرید.
منبع :جلال سلیمی/ مشاور تحصیلی موضوع مطلب : شنبه 94 تیر 13 :: 10:17 صبح :: نویسنده : andishe abi
منوی اصلی آخرین مطالب پیوندهای روزانه پیوندها لوگو آمار وبلاگ بازدید امروز: 71
بازدید دیروز: 8
کل بازدیدها: 51637
|
||